تخت هایی که خُلق و خو را عوض می کند…

گروه فرهنگی داراخبر- قدیسه عبدالهی :دنیا اگر می بیند و دَم برنمی آورد، می گوییم که حتما حرف علی(ع) به گوشش نرسیده است که جای ملامت نگذاشته برای کسی که دِق کند از غصه درآورده شدن خلخال از پای زن یهودی… به گوش ما که رسیده است… ما چرا اینگونه سکوت مرگ گرفته ایم؟ بر
گروه فرهنگی داراخبر- قدیسه عبدالهی :دنیا اگر می بیند و دَم برنمی آورد، می گوییم که حتما حرف علی(ع) به گوشش نرسیده است که جای ملامت نگذاشته برای کسی که دِق کند از غصه درآورده شدن خلخال از پای زن یهودی… به گوش ما که رسیده است… ما چرا اینگونه سکوت مرگ گرفته ایم؟
بر سر ما چه آمده است که اینگونه دلْ گنده شده ایم و اگر هر صبح و شام خبر مرگ دسته دسته انسان به گوشمان برسد، به سانِ خبری از کنارش رد می شویم و ککِمان را به نگزیدن و وجدانمان را به ادامه خوابش دعوت می کنیم… خبر مرگ… آه مظلوم که پیشکش…
چه بلایی بر سرمان آمده است که رَگمان نمی جنبد از این شهرِ آشوب…
چرا دشمن جری نشود بر ریختن خون هزار هزار بی گناه؟
مگر تا به حال که کشته است، کجای دنیایش را ویران شده دیده و کدام کاخ را بر سرش خراب کرده ایم تا پا پس بکشد از این درنده خویی؟
درود خدا بر آن مرد آسمانی که فهمیده بود دردمان چیست:
“… ما باید ببینیم چه شد که اسلام درابتدا با یک جمعیت کم و با دست خالی، قریب نیم قرن گذشت و معموره را فتح کردند، و چه شد که مسلمین بعدها با اینکه جمعیت هایشان خیلی زیاد و ساز و برگ جنگی هم دارند، همه چیزشان را از دست داده اند. علت این است که در صدر اسلام افرادی که با رسول اکرم (ص)بیعت کرده بودند، افراد کمی بودند لکن متعهد به مسلک خودشان و معتقد به اسلام بودند و برایشان مطرح نبود اینکه زندگی بکنند ولو با هر ذلت و زحمت، شهادت را برای خودشان سعادت دانستند و این روحیه آنها را غلبه داد بر روم و ایران دو امپراطوری بسیار بزرگ و بعدها مسلمین کم کم آن قدرت ایمان را از دست دادند و وارد شدند در شئون دنیا و دلبستگی به همین مادیات… بیانات امام خمینی در جمع گروهی از نمایندگان کشورهای اسلامی_ ۵۸/۴/۱۹…”
و چه زیبا گفت مختار، آن زمان که در دارالعماره کوفه، تختی مجلل برایش آماده کرده بودند و او ابا کرد از تکیه زدن بر آن و گفت: جلوه این تخت خُلق و خو را عوض می کند…
آری… خلق و خو را عوض می کند و روح الله(ره) دنیا را تکان داد، چون کرسی حکومتش، صندلی ساده ای بود در جماران و فرزندانش در برابر همه دنیا ایستادند چون بالا نشین نبودند و نان و پنیر سیرشان می کرد و امروز سید علی(حفظه الله) دنیا را انگشت به دهانِ کیاستش کرده است چون تکیه زده است بر همان کرسی و زیلوی زیر پایش، فرش ابریشم نشده است…
اما اَمان از پایین نشینانی که کاخ نشین شدند و دیگر، نان و پنیر سیرشان نمی کرد…
اَمان از فیشهایی که قد کشید، سفره هایی که پهن شد و خلق و خوهایی که عوض…
خلق و خو که عوض شود، دیگر نمی توان ایستاد، نمی توان بر سر استکبار داد کشید، نمی توان به رویش اخم کرد و همین می شود که تهِ فشاری که در برابر او و همه توطئه هایش، فریب هایش، زیاده خواهی هایش و بدعهدی هایش می توان آورد، فشار بر نوک انگشتان است برای فرستادن ایمیل…
راست گفت آن پیر سفر کرده که:… مبارزه با رفاه طلبی سازگار نیست و آنها که تصور می کنند مبازره در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه داری و رفاه طلبی منافات ندارد، با الفبای مبارزه بیگانه اند. تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند…
و اینگونه است که باید بر صندلی ساده تکیه زد و پای بر زیلو نهاد، تا بتوان دنیا را تکان داد، وگرنه دنیا تکانت می دهد…
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰