کُلُّ قِرشٍ یبذله المسلمُ لفلسطین، یتکلَّمُ یوم الحساب یقول: یا ربِّ، أنا إیمان فلان!
{هر پولی(قِرش به معنای یک صدم لیره مصری و در اینجا به معنی کمک) که مسلمان به فلسطین می بخشند، در روز قیامت به سخن می آیدکه: خدایا، من ایمان فلانی هستم!}
کل قرش یدفع الآن لفلسطین، یذهب إلى هناک لیُجاهِدَ هو أیضاً.
{هر پولی که الآن به فلسطین داده می شود، می رود به آنجا تا آن (پول) نیز پیکار کند.}
أیها المسلمون!
کل قرش یدفع لفلسطین، یذهب إلى هناک لیثبت الحقیقة التی یریدون طردها
{ای مسلمانان! هر کمکی که به فلسطین داده می شود، می رود به آنجا، تا حقیقت پایداری را که (دشمنان) قصد طرد آنرا دارند، تثبیت نماید.}
جملات بالا تنها بخشهایی از مقاله زیبای مصطفی صادق الرافعی، نویسنده معروف عرب است، که آن را در کتاب «وحی القلم» با عنوان:” فی محنة فلسطین أیها المسلمون”(در غم فلسطین ای مسلمانان) آورده است.
مصطفی صادق الرافعی، نویسنده ای است که ندای قیام عز الدین قسام را در فلسطین بر ضد صهیونیسم شنید، و اینگونه با مقاله فوق، مسلمانان را دعوت به مبارزه بر علیه اشغالگران آن می کند.
با مطالعه این مقاله، این سخن پیامبر اکرم(ص) به ذهنم خطور می کندکه می فرماید: «هرکس شب خود را به صبح رسانَد، در حالی که برای امور مسلمین اهتمام نوَرزَد، مسلمان نیست.»
داغ فلسطین، داغ همه اسلام است. فلسطین امروز خاکریز اول اسلام و جهان اسلام است. اگر این خاکریز که همه روزه با خون رنگین کودک و پیر و جوان فلسطینی و از جنس خون حفظ می شود، فرو بریزد، مطئمن باشیم که از فردای آن صدای فرو ریختن و شکستن استخوانهای جهان اسلام را خواهیم شنید. کاری که امروزه زعمای عرب، و آن دسته از زمامداران عرب،که خواستار حذف آیات جهاد در قرآن بنام صلح هستند، می خواهند مطلع کنسرت سازش و تسلیم را بنوازند.
داغ فلسطین، هزینه بسیار سنگین موعود گرایی مسیح تحریف شده در مکتب ارتدوکس است، که با اِصرار غلط مقامات متعهد و دین مدار تحریف شده غرب است.
اگر امروز فلسطین هر روز دهها شهید در راه تحقق موعود گرایی مسیحیت متحرف را که آموزه های غلط ارتدوکس را به جستجوی صهیون، در زمین می جوید، هدیه می دهد، باید دانست که تا زمانی که سیلی قطعی از جهان اسلام نخورد، یقه فلسطین را رها نخواهد کرد.
و هزاران اگرهای دیگر….
پس بهتر است اندیشه کنیم و کمترین کار ممکن را انجام دهیم.
حداقل به خاطر کودکان فلسطین
اما عجیب اینجاست که برخی در زمانی شعار نه غزه لبنان را سر دادند.در حالی که امروز اعتقاد ایرانی، عزت ایرانی و شرف ایرانی اجازه نمی دهد تا همان ایرانی نان خویش را با دیدن چهره غرق به خون کودک و بزرگ فلسطینی به راحتی از گلویش به پایین براند، زیرا فرزندان فلسطین را نیز فرزندان خود می داند.