گذشت روزها و سالها و قرنها هم نتوانست عظمتی به وسعت وجود او یابد.
کربلا نشان داد که با صبر خدایی و با عطشی زمینی می توان همیشه تاریخ را سیراب کرد. شرمندگی بی وصفی که تا ابد ساکنان این کره خاکی را از آن رهایی نیست. عظمتی شگفت انگیز که نای تمام شدن نخواهد داشت. عشقی سرشار که تمام عاشقان را تا دیدار رویش به صف کشیده است.
واقعه عاشورا پیش تر از آنکه یک حماسه بزرگ باشد، شرمندگی تمام برای تاریخ است. تاریخی که نوای بینوایی حسین را آنجا که می باید می شنید نشنید، و آن گاه که شنید دیگر تهیدستی اعتبار برایش تثبیت شده بود.
قیام کربلا، قبل از آنکه یک نبرد باشد، عرصه بی وزنی تاریخ است. زیرا، تاریخ اگر وزنی داشت می باید عرصه نابرابری را فراهم نمی ساخت و هفتاد و دو تاریخ مرد را در برابر لشگری بی انتها رودر رو نمی کرد و معادلات خود را به مغالطه نمی کشید.
صحنه واقعه طفّ، عرصه رسوایی مرد چهره گان در برابر ایل و عشیره حسین بود.
او بود که نشان داد با چند دل شیفته هم می توان مسیر تاریخ را عوض کرد.
او بود که جهان را به تلاطم درآورد و تا ابد مشعوف خود ساخت.
او بود که ثابت کرد می توان به پهنای تاریخ بود و ماند.
ایام محرم و عاشورای حسینی تورقی است بر مرور جا ماندگیها.
اینجاست که باید عبرت باشد که هر قدمی بیش یا کم،به چه پهنا می تواند شرمندگی را بزرگ کند و پیشانی را به خاک بمالد.
محرم الحرام تورقی است بر این حماسه بزرگ.
تورقی است بر این عظمت بزرگ.زیرا، این اندازه عشق و مودت معبود بر عشق و مودت اهل و اقربا بزرگی یافت، اما به بزرگی تمام تاریخ ثبت شد.
اما تورق این همه حماسه،عشق و دلداگی،خداخواهی، قیام برای خدا، همیشه این سئوال را هم به ذهن متبادر می سازد که چرا حسین در عین اینکه می دانست در صحنه کربلا به جز هفتاد و دو دلداده مؤمن به حضرت حق، کسی یاری گر او نیست،پس چرا ندای «هل من ناصر ینصرنی؟» سر داد؟!
شاید در پاسخ این سئوال مولای آزادگان و شاهدان، این سخن دکتر شریعتی را گفت که:
«این «سؤال»، سؤال از تاریخ فرداى بشرى است و این پرسش، از آینده است و از همه ماست و این سؤال، انتظار حسین را از عاشقانش بیان میکند و دعوت شهادت او را به همه کسانى که براى شهیدان حرمت و عظمت قائلند، اعلام مى نماید.»(۱)
حسین علیه السلام ثابت کرد که پیروزی به زنده ماندن در میدان نبرد نیست، پیروزی به زنده ماندن در قرنها پس از صحنه و میدان نبرد است.
زنده تر و محبوبتر از امام حسین علیه السلام چه کسی را می توان نام برد .
و بدین سان، حسین(ع) به پهنای تاریخ شد، و این حسرت را بر دل تاریخ گذاشت که: «یا لَیتَنی کنت معکم»(۲).
حسین، کشته دیروز و رهبر روز است
قیام اوست، که پیوسته نهضت آموز است
تمام زندگی او، عقیده بود و جهاد
اگر چه مدت جنگ حسین ، یک روز است . . .
مهدی گوزلی وایقان
پی نوشتها:
۱٫حسین وارث آدم،مجموعه آثار دکتر شریعتی،۱۹،ص ۲۰۳٫
۲٫مفاتیح الجنان،زیارت ششم امام حسین،ص ۴۲۷٫